مصاحبه با دیلک نیوز

مصاحبه با دیلک نیوز  سال 1394

با سلام خدمت شما و تشکر بابت وقتی که در اختیار دیلک قرار دادید. اگر موافق باشید در ابتدای گفتگو کمی از خودتان برایمان بگویید که متولد چه سالی هستید و اهل کجا ؟
به نام خدا. بنده هم عرض سلام و خسته نباشید دارم خدمت شما و در آغاز جا دارد تا به جامعه رسانه ای استان بابت سایت دیلک که توسط جوانانی پر انرژی اداره می شود و نام با مسمایی هم دارد تبریک بگویم.
من علیرضا نوین متولد اسفندماه 1339 از محله کوچه باغ تبریز هستم. در 29 بهمن 56 بعنوان یک دانش آموز از کلاس چهارم دبیرستان نظاره گر تظاهرات مردمی بودم و همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در فروردین سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده و به ترتیب در مسئولیت های آموزشی نظامی، گزینش، معاون نیروی انسانی، مسئول بسیج مستضعفین تا سال 62در تبریز خدمت کرده ام.همزمان باثبت نام و اعزام بیش از 1000 نفر از بسیجیان به همراه انها به جبهه اعزام و در عملیات خیبر بعنوان نیروی پیاده در گردان شهید اصغر قصاب عبداللهی شرکت کردم و از سال 63 با حکم شهید آقامهدی باکری بسیج را در لشکر راه انداخته و سپس بعنوان فرمانده گردان مهندسی رزمی در عملیات های بدر و والفجر 8 و کربلای 4 و 5 و رئیس ستاد لشگر 31 عاشورا تا سال 69  ادامه داده ام . پس از پایان جنگ بعنوان معاون مهندسی نیروی زمینی سپاه از سال 70 تا 82 به وظایف سازمانی خود در بازسازی یگانها و کشور پرداخته ام .
 آخرین پست سازمانی من در نیروهای مسلح جانشین ستاد نیروی زمینی بود که در سال 82 جهت شرکت و کاندیداتوری در هفتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با سوابق ایثارگری و جانبازی بازنشسته شده و پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و نتیجه اعلامی انتخابات با حدود 200 رأی از آخرین فرد انتخاب شده، نفر هفتم از حوزه انتخابیه مردم شهرستانهای تبریز-اسکو و آذرشهر شدم.
یکسال هم با دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام همکاری داشتم و از سال 84 که فضای سیاسی کشور تغییر کرد و برخی مسائل نیز در شورای دوم شهر تبریز مطرح شده بود که حتی تا مرحله انحلال شورا پیش رفته بودند، دوستانمان پیشنهادهایی به ما داشتند و بعد از 12 سال خدمت در پایتخت احساس کردم که دینی برای شهروندانم دارم و باید ادا کنم و نهایتا از 24 آذر سال 84 شهردار شدم.
تا اینکه در دهه فجر 91 بنده گفتگویی را با رسانه ها و مطبوعات انجام داده و اعلام کردم که علاقه ای در شورای چهارم برای شهردار ماندن ندارم و با احترام کنار می کشم و نهایتا نیز دهم شهریورماه 92 شورای چهارم که مستقر شد ،  بنده از شهرداری خداحافظی کردم و بعد از آن در جلساتی که در تهران با آقای قالیباف داشتم، برخی مشاوره هایی را به ایشان در بحث مدیریت شهری انتقال می دادم و امروز هم به عنوان یک شهروند در خدمت شما هستم.

الان هم با آقای قالیباف جلساتی دارید؟
تا اواخر سال قبل ما جلسات ماهانه ای را با ایشان داشتیم، اما در سال جدید یکبار با ایشان جلسه داشته ام.

برخی معتقدند که آقای قالیباف علاقه خاصی به شهرداران تبریز دارند و از مشورت آنان استفاده می کنند. آقای درویش زاده، فتح اللهی و شما از جمله نفراتی هستید که می توان برای این ادعا نام برد. خودتان تا چه حد این ادعا را قبول دارید؟
آقای فتح اللهی کارمند شهرداری تهران است و آقای درویش زاده هم به خاطر فعالیتشان در بافت فرسوده و تجربه ای که دارند به عنوان مشاور کار می کنند و از نظر من تنها تبریز نیست بلکه شهرداران اصفهان و شیراز و مشهد هم به ایشان مشورت می دهند و ایشان به عنوان شهردار تهران باید از تجارب سایر کلانشهرها هم استفاده کنند.
منتها رابطه بنده با ایشان در حد شهرداری نیست بلکه به عنوان رزمنده و دوست دوران جنگ با ایشان رابطه دارم و ربطی به شهردار شدن ندارد.

در 3 دوره اخیر ریاست جمهوری به چه کسانی رأی دادید؟
در همه دوره ها به آقای محسن رضایی رأی دادم و ایشان را بهتر از بقیه می دانستم. حتی در سال 92 که همه فکر می کردند به آقای قالیباف رأی می دهم، گزینه مدنظر من باز هم آقای رضایی بود.

از سال 82 شروع و ورود شما به عرصه سیاسی آغاز کنیم؛ چه شد تا در انتخابات 82 حاضر شدید؟ یادم هست  با اختلاف آرای انگشت شماری به مجلس راه پیدا نکردید ؟ 
بله آن موقع من از 3 ماه پیش از روز انتخابات تبلیغاتم را آغاز کردم چراکه جایگاه ما به گونه ای بود که باید برای درخوست بازنشستگی از طرف فرماندهی کل تصویب می شد. در همان ابتدا نیز سردار عزیز جعفری(فرمانده وقت نیروی زمینی) قبول نمی کرد اما با خروج  سردار محسن رضایی از سپاه با این استدلال که که باید از توان موجود سپاه در عرصه سیاسی هم استفاده کرد، بنده نیز طبق همان رویه ، کارهایم را پیگیری کردم و با بررسی سرلشکر رحیم صفوی بالاخره با بازنشستگی من موافقت شد. 
این زمان مصادف بود با 3 ماه مانده به انتخابات مجلس. به یاد دارم پس از استعفا همه دوستان معتقد بودند که برای این دوره وقت نداریم و بهتر است با آرامش برای دوره بعدی تلاش کنیم. اما من با 15 میلیون پاداش بازنشستگی و 5 میلیون دیگر وارد تبلیغات شدم.

یادم است  با اختلاف آرای انگشت شماری به مجلس راه پیدا نکنید؟
بله البته چون خودم اهل تبریز بودم و سابقه مسئولیت بسیج را داشتم، رأی خوبی توانستم از طرف این قشر به دست بیاورم اما نتوانستم به روستاها تمرکز خوبی کنم و حدود85 درصد رأی بنده از شهر تبریز بود.
شاید باورش سخت باشد اما برخی کارها با اصول ما نمی ساخت. یعنی فروش رأی و تهمت و توهین به سایر افراد در مرام بنده نبود و برخی دوستان چنین کارهایی را انجام می دادند. بحث بعدی این بود که اصولگرایان احساس برتری نسبت به بقیه دارند و کار تیمی به معنی ائتلاف واقعی و کارجمعی را به درستی انجام نمی دهند. من در ائتلاف ها بودم و برای 6 نفر تبلیغ می کردم اما می دیدم که دوستانم به فکر تک رأی هستند و خودرأیی می کنند.
البته نفرات پنجم و ششم آن دوره کارهایی کردند که بنده اعتراضات خودم را اعلام کردم و برخی اقدامات غیرقانونی و نامبارک افتاده بود و دوستان شورای نگهبان در نهایت گفتند که برای بار اول این پیروزی بزرگی برای تو است و متقاعد کردند که دیگر پیگیر ماجرا نباشم. شاید صلاح بنده هم در این کار بود تا پس از مدتی شهردار تبریز شوم.
و نهایتا تبریز است و هزاران سودا، اینجا تنها شهریست که هیچ چیزش قابل پیش بینی نیست.!

وارد مسائل شهری شویم. در شورای دومی که یک بحران برای شهر ایجاد شده بود، چه شد که شهردار شدید؟
رئیس قبلی شورا آقای دکتر حسین زاده به جریان اصلاحات منتسب بودند، اما تغییری در رئیس شورا به وجود آمده بود و آقای دکتر اکبرنژاد به عنوان یک اصولگرا، رئیس انتخاب شده بودند، و چند گزینه برای شهرداری داشتند که یکی از آنان بنده بودم.
 در آن زمان فضای شهر اصلا خوب نبود، پروژه ها نیمه تمام مانده بودند و مردم هم ازدعواهای سیاسی خسته شده بودند و فردی را می خواستند که به فکر خدمت به آنان باشد. 
بنده هم کمی در آن دوره فراغ بال داشتم . تبریز که آمدم با دیدن آن اختلافات بین اعضای شورای شهر گفتم که آقای اکبرنژاد با همه حرف بزنید، اگر همه رأی می دهند بنده بیایم و نهایتا گفتم که دعوای جناحی و فکری باکسی نداشته و ندارم و اصولگرا یا اصلاح طلب هم نیستم و فضای خدمت به مردم و شهررا برای خودم هدف قرارداده ام تا اینکه با تمامی آرا بنده انتخاب شدم.
اما زمان گذشت و شورای دوم تمام شد . همین جا اگر اجازه دهید برای اولین بار می خواهم مسئله ای را در رابطه با شورای سوم بگویم؛
بله حتما...
پس از انتخابات شورای سوم در سال 85 ، بنده به عنوان شهردار انتخاب شدم و مشاهده کردم که از استانداری و فرمانداری برخی تحرکات علیه من آغاز شد. ابتدا گفتند که آقای نوین بازنشسته است و نمی تواند شهردار شود، سپس به اعضای جدید الورود شورا گفتند که باید سرپرست انتخاب شود  ونمی توانید که شهردار انتخاب کنید(آقای ذبیحیان فرماندار وقت تبریز می گفت).
 بنده به آن ها گفتم که چه کسی به شما گفته بازنشسته نمی تواند شهردار شود؟ ایشان گفت که استعلام کرده ایم. من از آن ها جواب استعلام را خواستم و طفره رفتند. تا اینکه شورای سوم معرفی شد و آن ها در اولین جلسه رسمی شورا بنده را انتخاب کردند و بازهم برخی سنگ اندازی ها صورت گرفت. بنده شخصا پیگیر ماجرا شدم و فهمیدم که به آقای استاندار وقت و فرماندار وقت چنین القا کرده اند که نوین نباید شهردار شود و این سخنان از سوی تهران و وزارت کشور هدایت می شد و احساس می کردند که نوین با دولت رابطه خوبی ندارد. برخی دوستان بنده در بخش سیاسی وزارت کشور به ماجرا ورود کردند و گفتند که نوین به صورت قانونی شهردار شده و مشکلی ندارد. حکم دوم بنده با تاخیر 40 روزه به دستم رسید در حالیکه حکم دوره نخست با یک هفته تاخیر به دستم  رسید.
بالاخره زمان زیادی نگذشت و با تعویض استاندار و آمدن دکتر بیگی فضا عوض شد و مجموعه استانی در کنار شهرداری بودند و حمایتهای شخص دکتر بیگی شامل ما شد. البته بنده با برخی معاونان ایشان مشکل داشتم اما با شخص ایشان هیچ مشکلی به وجود نیامد و از حمایتهای ایشان هم سپاسگزارم .

اخیرا در برخی از اظهار نظرها حملات تندی به اقدامات شما در خصوص مترو در دوره 8 ساله مدیریتی روانه می شود...
البته من چنین احساسی ندارم . بالاخره هر تیم مدیریتی محاسن و معایبی دارد و اساسا روشهای ما با دوستان امروز تفاوت دارد . اعتقاد بنده بر کسب درآمدهای پایدار شهری بود ، فلذا رونق پروژه های مشارکتی هزاران میلیارد تومانی را جذب و حمایت می کردیم که نمونه های آنرا در شهر می بینید یا ایجاد صندوق ذخیره ریالی برای آینده بود . مثلا سهام شهرداری در پروژه های بزرگ لاله پارک ، ولیعصر ، شهرک مبل و ... که اینها بالغ بر صدها میلیارد تومان را شامل می شد که هدف ، پس اندازی برای آینده بود و با مشارکت مردم در احیای بافت فرسوده با اوراق مشارکت و بازسازی شهر و منتفع شدن شهرداری از پروژه هایی مثل عتیق در چهارراه شهید بهشتی و ... بود . فلذا ما دنبال وام بانکی نبودیم و همیشه به این فکر می کردم که باید کارها را طوری پیش ببرم که شهرداران بعدی گرفتار تصمیمات تعهدآور و سنگین من برای آینده نباشند . 
البته ما هم بحرانهای مالی داشتیم که آن سالها بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص وجدان کاری و انضباط اقتصادی و مالی که مطرح شد هم به شکل مدیریت جهادی و هم به شکل اقتصاد مقاومتی کارها را جلو می بردیم و انصافا اولین مجموعه ای بودیم که به فرمان رهبری در خصوص اجرای اصل 44 قانون اساسی اقدام عملی کردیم که آثار آن در پروژه های مشارکتی به وضوح دیده می شود که بطور متوازن در شهر پروژه های عمرانی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی اقتصادی و درآمدزا را اجرا کردیم که رتبه های اول در این زمینه را در کشور داشتیم . به هر حال در دوره جدید مدیریت شهری نگاه و رویکرد که با مجوزهای شورای شهر می باشد به شکل دیگری است که امیدواریم دوستان هم موفق باشند ولی عملکرد بنده با تصمیمات شورای شهر دوره دوم و سوم قابل ارزیابی است و عملکرد آقای نجفی هم با تصمیمات شورای چهارم . به نظرم نیازی هم به اظهار نظرهای تخریبی و به قول شما حملات تند نیست . چون شیوه های مدیریتی ممکن است در هر زمان تفاوتهایی داشته باشد .

عملکرد 6 ساله شورای سوم را چگونه ارزیابی می کنید؟
شورای سوم برای شهرداری کارهای بزرگی کرد، پست های سازمانی معلوم نبود اما امروز مشخص است، تعداد مناطق شهرداری مشخص نبود اما امروز مشخص است و 12 منطقه به تصویب وزارت کشور رسیده است، انواع نیروها از نظر جذب ، در شهرداری بودند اما امروز 3 مدل نیرو داریم، کار معین و قراردادی شرکتی (همشهری ) و رسمی وزارتی . 
جذب نیروی شهرداری قانونمند شد، البته اخباری می شنوم که فلان قسمت اداره کل شد، این ها ممکن است روزی تبدیل به اتهام شود که شما چطور چنین کاری کردید؟ باید مراحل اداری در همه کارها طی شود. ساماندهی شهرداری در زمان ما پیگیری می شد. ادعا می کنم که هم به اعضای شورا و هم به بنده بسیاری از کارها از جمله تعیین تکلیف نمودن کارگران شهرداری تبدیل به باقیات الصالحات شده است البته تا روزی که ما بودیم هم کنترل در جذب بود و هم بر اساس پست سازمانی مصوب و گسترش خدمات شهری بکار می گرفتیم و حقوق کارگران با اولویت اول و بقیه هم در موقع خود پرداخت می شد .
بنده قبلا هم گفته ام که شورای سوم بنایی گذاشت که توسعه شهر ادامه دار شود. بعد از من هر شهرداری کم کاری کند مردم یقه او را می گیرند چراکه سال 84 را به خوبی به یاد دارند و آن وضعیت بحرانی که قبل از بنده  در شهر بود از خاطر مردم فراموش نشده است، زیرساخت هارا طوری طراحی کردیم که تبریز روز به روز باید به سمت توسعه حرکت کند و حتی مسافرانی که به تبریز می آیند نیز به توسعه تبریز در طی سالهای اخیر اعتراف می کنند. اینجا بر خود وظیفه می دانم از خدمات آقای نجفی و همکارانشان در اجرای پروژه های عمرانی در حوزهحمل ونقل تشکر کنم و امیدوارم این توسعه در کل شهر و در همه عرصه های فرهنگی ، اجتماعی ، اوقات فراغت ، پروژه های مشارکتی و سرمایه گذاری و توسعه توریسم شهری و نشاط اجتماعی سرعت بیشتری بگیرد . چون باید تا سال 1404 و چشم انداز 20 ساله تبریز باید بتوانیم با استانبول و باکو و شهرهای بزرگ کشورهای منطقه و همسایه رقابت کند .
بنابر این شورای سوم تهیه کننده دو برنامه تبریز 90 و تبریز 95 و بنیانگذار برنامه های زیرساختی در تبریز بوده و دوران آغاز شکوفایی تبریز می باشد .


آقای نجفی سال قبل در گفتگو با یکی از رسانه ها گفته بودند که شهرداران 10 سال گذشته در خصوص مترو کم کاری کرده اند. آیا شما این اتهام را قبول می کنید؟ اصولا چه مشکلاتی برای به ثمر رسیدن آن وجود داشت ؟
البته این ادعای نجفی را شنیده ام که آقای  جبارزاده استاندار و معاون عمرانی اش هم مطرح کرده اند که بنظر می رسد استاندار وقت و معاون اش که رئیس شورای سازمان قطار شهری و اشرف نیا ( مشاور ارشد شهردار فعلی ) رئیس هیئت مدیره قطار شهری بودند پاسخگو بودند مناسب باشد و این اتهام بر من وارد نیست چون شورای شهر بعد از تصویب بودجه سالانه مترو در مجلس شورای اسلامی به همان میزان سهم آورده دارد یعنی به میزان آورده دولت ، شورای شهر هم بعنوان آورده شهرداری بودجه تعریف و تصویب می کرد که دولت احمدی نژاد بدلایل مشکلات مدیریتی پایتخت با قالیباف شهردار تهران ، کم لطفی هایی را در حق متروها داشتند ولی این ادعا را من بصورت عقلانی نمی توانم بپذیرم زیرا اگر اشتباه نکنم بر اساس مستندات مدیران قبلی مترو و گزارش های موجود دولت نهم و دهم و شهرداری مجموعا در دوره بازه زمانی 84 تا 92 حدود 450 میلیارد تومان در این پروژه سرمایه گذاری کرده که حتی شامل خرید و پرداخت قسط اول عقد قرار داد 105 دستگاه واگن و زیر ساخت های طراحی و اجرای ریل گذاری و برق بالاسری و تملک و احداث ایستگاه ها و خرید دستگاههای تی بی ام حفاری خطوط 1 و 2 و ... را شامل می شود. 
پس اگر در این 2 سال به همان میزان (450 میلیارد تومان) و یا بیشتر به سیستم قطار شهری پول تزریق شده باشد باید کارهای زیادی صورت می گرفت که به ظاهر اینطور نیست  چون حداقل 17 کیلومتر خط اول افتتاح کامل می شد ، البته عرض کردم بنده با صحت و سقم این حرف ها کاری ندارم که بالاخره حرف و حدیث در کارهای عمرانی و سخنرانی و آمارهای مسئله دار زیاد است ولی آنچه مهم است در این خصوص تصویب بودجه مترو در شهرداری توسط شورای شهر بمیزان آورده دولت ها می باشد و ثانیا بهتر بود بجای گزارش های آماری که معمولا در کشور بنفع خودمان تفسیر می کنیم ، مدیران برای خدمت بیشتر تلاش کنند بقول سعدی (کار به عمل بر آید نه به سخندانی) وان شاله یاد بگیریم بجای سیاه نمایی و نقادی غیر منصفانه از گذشته که همگی دوستان تلاش صادقانه در حد توان خود و در چارچوب تصمیمات کلان داشته اند ، از فرصت خدمتگزاری استفاده کرده و از خود عمل نشان دهند که زمان به سرعت می گذرد و دوسال بعد استاندار و شهرداران بعدی حرفهای امروزی ها را زیر سوال خواهند برد و قطعا مردم هوشیار و خودشان بخوبی حقایق را درک می کنند البته همینجا بعنوان یک کارشناس مدیریت شهری باید عرض کنم ساختار فعلی قطار شهری از نظر اساسنامه ای اشکالات زیادی دارد چون دستگاه اجرایی ،کارفرما ،بهره بردار و ذیحساب شهرداری بوده ولی ریاست شورای سازمان مترو (استاندار) و رئیس هیئت مدیره (معاون عمرانی استاندار) می باشد و باصطلاح این سازمان دو مدیریتی می باشد که معمولا با اختلافاتی هم همراه بوده که قابل کتمان نیست و بنظر می رسد باید مثل تهران و مشهد ، این اساسنامه اصلاح و مدیریت واحد ایجاد شود و هر آنچه که دولت به حمل و نقل و مترو کمک می کند بعنوان اهدایی به شهرداری محسوب شده نه بعنوان سرمایه و دارایی دولت .
بنده در آخر ضمن تشکر از مدیران زحمتکش قطار شهری ( در گذشته آقایان دکتر خوشروان ،مهندس عبا بافی و انصاری ومدیر عامل فعلی مهندس پشمینه و همه متخصصین فنی و اجرایی که در راه اندازی فاز اول متروی تبریز تلاش کرده اند تشکر و قدر دانی می کنم و از حمایتهای معنوی استانداران گذشته و حال و از پشتیبانیهای مسئولیت پذیر شهرداران در مدیریت شهری که با حوزه ای گسترده و پاسخگو روبرو بوده قدردانی میکنم و امیدوارم روزی برسد که به دنبال بعضی رویه ها نباشم که موفقیت را به نام خود تمام کنیم و ناکامی ها را به حساب گذشتگان بگذاریم . چون شهر و نیاز های شهری به یکباره کامل نمی شود بلکه همچون یک نوزادی بتدریج رشد و بلوغ داشته و ممکن است در دوران مدیریت ما فقط قیچی افتتاح را بدست ما بدهند اما زحمتش که مربوط به سرپرستی دوران کودکی و نوجوانی این پروژه بوده است را به یاد نداشته باشیم.
که این نوع تفکر منصفانه نخواهد بود .
.

در اواخر دوران شهرداری، شما از برخی پرونده سازی ها علیه خودتان سخن به میان آوردید در این باره هم توضیح بدهید.
بله ما نزدیک 8 سال در شهرداری که یک نهاد مردمی بزرگ و گسترده ای است .
در خدمت شهروندان بودیم . در سال آخر خدمت که مصادف با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر بود شایعاتی مبنی بر فعالیت نوین به نفع قالیباف مطرح شد و با فضا سازی بعد از رفتن من از شهرداری روی تعدادی از پروژه های مشارکتی انگشت اتهامی گذاشته شد که مدیر سرمایه گذاری و بخش مشارکتی شهرداری تبریز و برخی مدیران و حتی خود من و رئیس شورا هم با توضیحاتی که دادیم ، روشنگری شد پاسخ شایعات و جوسازی ها و تهمت ها داده شد و خوشحالم که در دوران مدیریتی ام سر لوحه شعارما خدمت بی منت به شهروندان و تحول فرهنگی ، عمرانی در شهر بزرگ تبریز بوده و به جهت قدردانی مردم هم خدا را شاکرم . بالاخره باید بدانیم هر کس مسئول شد باید پاسخگو باشد و ما هم از پاسخ دادن و روشنگری استقبال کرده و می کنیم و خود هم واقفیم که در مدیریت کلان یک شهر با ریسک مدیریتی بالا که برای اولین بار در ایران پروژه های مشارکتی بزرگ و بی نظیری مثل لاله پارک و صد ها پروژه بزرگ دیگر کلنگ زنی و افتتاح شد و چهره شهر تبریز که بعضی از افراد در گذشته ، شهر تاریخی و زیبای من را ((ده بزرگ)) تعبیر کردند با تلاشهای شبانه روزی همکاران و مشارکت شهروندان به شهر زیبا و توسعه یافته و تمیز در مقیاس جهانی تبدیل می شود و این تحول چشمگیرتبریز از 84 تا 92 بر کسی حتی مخالفان و نقادان مدیریت شهری هم پوشیده نیست . فلذا این طبیعی است که در طول اجرای این فعالیتها خطا و برخی تخلفات سهوی هم در چنین مجموعه گسترده وجود داشته باشد.


حقوق شما در زمان شهرداری به چه میزان بود؟
 در سال 84 حقوق من380 هزار تومان و در سال 92 حقوق و اضافه کاری و افزایش سنواتی و تمام فوق العاده های شغلی من به حدود 3 میلیون تومان می رسید و حتی یک بار هم به شورا از بابت کمی حقوق گلایه ای نداشته و اساسا ما برای این پولها در شهرداری کار نمی کردیم بلکه دینی بود که به شهرم باید انجام می دادم و نگاهم با الهام از دوران دفاع مقدس صرفا معطوف به خدمت به مردم بوده است .

آقای مهندس یکی از حواشی که پس از کناره گیری شما از شهرداری مطرح شد ماجرای بلوک های بتنی  بود که حتی شهردار فعلی هم در اظهار نظری کنایه آمیز گفت :« من نیامدم بگویم که دستور دادم اما عوامل ذیربط به دستور من گوش ندادند بلکه می گویم که دستور دادم و جمع آوری شد.»...
بله. عرض کنم در قضیه بلوک های بتنی جوابیه ای منتشر کردم ولی دستوری که من پیش از خروج از شهرداری برای توقف و برچیدن آن صادر کرده بودم موجود است که 6 ماه پیش از آن اتفاق دادستانی تبریز خواستار توقف و برچیدن آن شد و پاراف و نامه آن به مسئول مربوطه موجود است که متاسفانه دوران مدیریتی ام تمام شد و بعد از من ، سرپرست باید دستور دادستانی را اجرا می کرد . فلذا با گذشت یکسال از رفتن من اتفاقی پیش آمده بود که برای مسئولین فعلی شهرداری دردسرساز شد . در هر صورت اینکه من رفتم و دستور من اجرا نشد طبیعی است . چون من دیگر شهردار نبودم که با متخلف برخورد کنم . در آن متنی که پس از آن حادثه منتشر کردم نیز یادآور شدم که افراد خودسر همیشه دردسر آفرین هستند ما هم خوشحالیم که با مردم با رافت الهی رفتار کرده و دیگر در تبریز شاهد چنین اتفاقاتی نشویم .
شهرداری نیز جوابیه ای منتشر کرد که به نوعی علیه شما محسوب می شد...
در جوابیه ای که شهرداری منتشر کرد ، امضاء کننده اش از روابط عمومی با من تماس گرفت که حاجی والله من خبر ندارم نه من نوشته ام نه چیزی بلکه روابط عمومی آن را با اسم من منتشر کرده است. من با بسیاری از این ترفندهایی که در روابط عمومی پیاده می شود آشنا هستم فلذا زیاد جدی نگرفتم . 
چندی پیش نیز از زبان معاون عمرانی نیز مطالبی منتشر کرده بودند که این بار نیز بلافاصله دوستان با من تماس گرفتند که حاجی خبری از این مطالب نداریم و بالاخره شهرداری است باید تحمل کنیم! در برابر تخریب هایی که علیه من انجام می شود به دوستان فقط می گویم : (( متاسفم که انصاف را فراموش کرده ایم)) !  .

موافق باشین ورود کنیم به بحث انتخابات. شما از جمله نفراتی بوده اید که از سال گذشته از آمادگی خود برای ورود به رقابت های انتخاباتی اعلام کردید. برخی ها می گویند آقای نوین قصد حضور به صورت مستق در انتخابات را دارد و برخی دیگر شما را در زمره لیست های اصولگرایان جای می دهند.آیا ائتلافی در راه است و یا آرایش کنونی نیروهای سیاسی را چگونه می بینید؟
من پیشتر نیز اشاره کردم این دست ائتلاف ها ائتلاف های چندروزه ایست که پایداری چندانی ندارد. در مجلس هفتم نام مرا در چند لیست ائتلافی قرار می دهند بعد آقایان کار خودشان را می کنند. اگر در ائتلاف نیت این باشد که از من چیزی را کسب کنند و برای من نفعی نداشته باشد من وارد چنین ائتلاف هایی نمی شوم.
علیرضا نوین فرزند انقلاب و مقلد امام و خادم مردم است. خط قرمز امروز ما ارزش های انقلاب است که با روحیه تحول خواهی به فکر آبادی کشور و رفاه مردم می اندیشم . من اگر با نگاه های دهه 60 به یک جوانی نگاه کنم و از او انتظار داشته باشیم اینگونه خروجی مناسبی نخواهد داشت. دهه 60 تقوا به حدی بود که پشت سر هم حرف نمی زدیم و حتی وقتی حقوق سپاه را دریافت می کردیم به دور و بر خودمان نگاه می کردیم که کسی نبیند. آیا ما اکنون آنگونه هستیم؟
اگر تابلوی سیاسی یک ائتلاف «خدمت به مردم» باشد من در آن ائتلاف حضور خواهم داشت وگرنه اگر تابلو خدمت به یک حزب یا گروه باشد من در آن نیستم. من برای جناح خاصی کار نمی کنم بلکه محک من اندیشه های حضرت امام (ره) و رهبری و آرمان های انقلاب و مردم و قانون و اخلاق مداری است.
به صراحت می گویم این ائتلاف ها پایدار نبوده و مقطعی هستند و اگر من در جایی احساس کنم یک یا دو نفری بخواهند انحصاری فکر بکنند من در آن ائتلاف ها نخواهم بود. مستقل وارد شدن نیز به معنی خدمت بی منت به مردم است وگرنه من زیر علم جناح یا حزب خاصی سینه نمی زنم. البته با تعدادی از همفکران و دوستان هم صحبتهایی شده که ان شاء الله بصورت تیمی هم اقداماتی را خواهیم کرد اما به شکل فراجناحی . البته فعلا زود است و باید منتظر شد . 
وضعیت رقبای اصلاح طلب خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
هنر در رقابت های انتخاباتی مجلس این است که در رقابت با رقبای جناح های مختلف پیروز انتخابات باشیم. من در سال 82 در رقابت با رقبای جناح اصلاح طلب که کم هم نبودند رای خوبی بدست آوردم و از 12 نفر راه یافته به مرحله دوم ، نفر هفتم آنهم با اختلاف اندک حدود 200 رای شدم .
اصلا برایم مهم نیست که انتخاب بشوم یا نشوم زیرا به نظر من ، هر دوستدار انقلاب و کشور که توان گره گشایی از مشکلات مردم وکشور را داشته باشد باید کاندیدای خدمت شود . کاش مثل ریاست جمهوری مناظراتی برای انتخابات مجلس نیز برگزار شود تا برخی تخریب ها در تبلیغات خیابانی دیده نشود. چون ما از سوی دیگر نگران پول های کثیف هستیم که وزیر محترم کشور هم اشاراتی داشتند و متاسفانه بلا و مصیبتی در نتایج آرای کاندیداها می شود .
مقبولیت برای ما اول خواست خداوند و سپس رای مردم است. تبریز شهری است که ناگفته بسیاری دارد و مردمی غیرقابل پیش بینی دارد و افتخار من نیز این است که پاک دستانه کار کردیم و به کسی یا حزبی هم وابسته نبوده و نیستیم و اهل حاشیه سازی و سیاه نمایی و هوچی گری و بی انصافی هم نیستیم و اگر توفیق خدمت نصیبم شود ، وکیل المله و حافظ منافع ملت و کشور و اصول انقلاب خواهم بود نه وکیل الدوله و حافظ منافع حزبی .

علی رغم غیر قابل پیش بینی بودن مردم تبریز(به قول شما) 6 نفر اول شهر تبریز را چه کسانی پیش بینی می کنید؟
در مرحله اول دو نفر به مجلس راه یافته و 4 نفر باقی مانده در دور دوم رقابت می کنند.

امکان داره اسم ببرید؟
نه امکان ندارد!(خنده)

گرایش سیاسی شان چی؟
از هرکدام یک نفر. یک اصولگرا و یک اصلاح طلب و بقیه به مرحله دوم کشیده می شود .
برخی ها از زوج مدیریتی «نوین-بیگی» در سال های گذشته سخن به میان می آورند. پیش بینی شما در این باره و ایشان  چیست؟
بله آقای بیگی هم لباس و همرزم بنده و در مدت استانداری هم از مجموعه شهرداری حمایت خوبی داشته اند که من هم سپاسگزارم . البته ایشان جزو تیم مدیریتی آقای احمدی نژاد بوده اند ولی بنده منتخب شورای اسلامی شهر تبریز بودم و برای آینده هم هیچ صحبتی با هم نداشته ایم . امیدوارم ایشان و همه کاندیداها خود را به مردم عرضه کنند و قطعا مردم انتخاب گر نهایی خواهند بود .

به عنوان سوال پایانی در ماجرای احقاق حق از بازی آخر تراکتورسازی-نفت نظرتان چه بود؟
من پیش از این نیز گفتم اگر در ماجرای ضایع کردن حق تیم فوتبال شهرداری اجازه آن اتفاقات داده نمی شد. این ماجراها نیز پس از آن روی نمی داد. بالاخره ما روزی باید تاوان آن را می دادیم تیم شهرداری را از لیگ برتر به دسته یک و از دسته یک به دسته دو بردند. باید قضایای آن مشخص می شد که چه کسی در آن تضییع حق سهم داشت. 
شهرداری آن زمان هم بیانیه داد و با ماست مالی کاری درست نشد . آن زمان هم برخی از آقایان در فدراسیون گفتند نمی شود 3 تیم از تبریز در لیگ برتر حضور داشته باشد؛ تراکتور در لیگ برتر است؛ گسترش فولاد نیز تازه صعود کرده؛ پس شهرداری تبریز باید قربانی شود. چرا؟
ناداوری هایی که ما بارها دیده ایم تمام شدنی نیست و یکی از آفات فوتبال ماست .

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید؟
موفق باشید .