موسم انتخابات؛ چه انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس و شوراها؛ برای طیف "جوان" کشور که جامعه ای گسترده از شهروندان ایرانی را در برمی گیرند، فرصتی برای ایفای نقش مدنی و سیاسی، در تعیین سرنوشت خود و کشور به شمار می رود و همین جوانان، محور اصلی فعالیت های انتخاباتی گروه های سیاسی و کاندیداها قرار می گیرند.
این در حالی است که متاسفانه در تمامی انتخابات ها، کاندیداها و احزاب و جریان های سیاسی، استفاده ابزاری از جوانان داشته اند و این قشر کارآمد، توانمند و تاثیرگذار و مطالبات و ظرفیت های آنان، پس از انتخابات به کلی فراموش شده اند.
حاکمیت و جریان نگاه ابزاری به جوانان، بارزترین شکل بی اخلاقی و بی مسوولیتی مدیریتی است، در مقاطعی هم که در برخی دولت ها شاهد ایجاد و راه اندازی مجموعه هایی همچون، "مشاوران جوان" و اصطلاحاتی از این دست بوده ایم، جوانان تنها و تنها زینت المجلس بوده اند، در حالی که جوانان به جای "مشاور" شدن، باید در جایگاه "مجری" و مدیریت های اجرایی قرار گیرند تا بتوانند توان وظرفیت های بالقوه خود در حوزه های مختلف را به فعل تبدیل کنند.
نباید فراموش کنیم که ورود و حضور جوانان در رده های کلان مدیریتی و اجرایی کشور یک الزام و ضرورت ملی است و تاریخ نشان داده است، هر جا به جوانان اعتماد کرده ایم، نتایج و پاسخ های موثر و موفقیت آمیزی گرفته ایم.
سخن آخر این که، برای دمیدن هوای تازه در فضای مدیریتی کشور و تزریق ایده ها و افکار جدید در عرصه سیاست گذاری و مدیریتی و در نهایت تحقق اهداف توسعه و اعتلای کشور، ناگزیر از اعتماد و اعتقاد عملی به جوانان در تمامی عرصه ها هستیم و این امر یک الزام و ضرورت ملی است.