پس از گذشت 6 دوره از استقرار و حاکمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشور، حالا می توان با قطعیت از تحقق عینی و عملی مردمسالاری و مشارکت عمومی مردم در اداره شهرها و روستاها سخن گفت.
شوراها به عنوان پارلمان های شهری در سراسر کشور، امروز به بخشی جدانشدنی از جریان حکمرانی عمومی در حوزه مدیریت شهری تبدیل شده اند و این نهاد مدنی در فضای دولت شهری تعریف شده، عهده دار مسوولیت سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان به نیابت از مردم شده است.
با این وجود، شوراهای شهر و در یک کلام، مدیریت شهری در ایران، با وجود قدمت 25 ساله، همچنان در بحث حدود اختیارات قانونی که متضمن استقرار مدیریت واحد شهری با محوریت شوراهای اسلامی و مدیریت اجرایی شهرداری ها باشد، با چالشی جدی روبرو هستند و آنگونه که باید و شاید، وظایف و مسوولیت تصمیم سازی و سیاست گذاری های اجرایی و خدماتی حداکثری به این نهاد مدنی واگذار نشده است.
همین موضوع، باعث گردیده است که شوراها، فعلا به عنوان شورای شهرداری ها، و نه شورای شهرها عمل کنند و ناگزیر از نظاره گری اجرای بخش عمده ای از خدمات دیگر با محوریت و مدیریت دیگر دستگاه های خدمات رسان دولتی باشند.
بدون تردید، دیگر زمان آن فرارسیده است تا دولت و حاکمیت، با اعتماد به تجربه نزدیک به سه دهه کار شورایی در کشور، ضمن تفویض و واگذاری بخش حداکثری خدمات و وظایف خود به شوراها، آخرین گام در مسیر تحقق کامل مردمسالاری و مشارکت مردم در اداره شهرها و روستاها را بردارد و از این رهگذر، به تقویت و قوام هرچه بیشتر شوراهای شهر کمک کند.