مصاحبه تفصیلی با تبریز بیدار

برای شروع بحث خودتان را معرفی کرده و از سوابقتان بگویید.
 
بسم الله الرحمن الرحیم
من متولد سال 1339 از محله کوچه باغ شهر تبریز هستم در 29 بهمن 56 قیام تبریز بعنوان یک دانش آموز از کلاس چهارم دبیرستان نظاره گر تظاهرات مردمی و شکاندن شیشه بانکها و اماکن دولتی و انفجار مواد منفجره دست ساز بودم همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم و به ترتیب در مسئولیت های آموزشی نظامی، گزینش، معاون نیروی انسانی، مسئول بسیج مستضعفین تا سال 62در تبریز خدمت کرده ام.همزمان باثبت نام و اعزام بیش از 1000 نفر از بسیجیان به همراه انها به جبهه اعزام و در عملیات خیبر بعنوان نیروی پیاده در گردان شهید اصغر قصاب عبداللهی شرکت کردم و از سال 63 با حکم شهید آقامهدی باکری بسیج را در لشکر راه انداختیم و سپس از 3 ماه مانده به عملیات بدر بعنوان فرمانده مهندسی رزمی تا سال 65 در عملیاتهای بدر، و الفجر 8، کربلای 4 و کربلای 5 مشغول بودم از سال 66 تا 69به عنوان رئیس ستادو معاون هماهنگ کننده سپاه پنجم (تیپ های رزمی و مناطق مقاومت استانهای آذربایجانشرقی و غربی – زنجان -فزوین– اردبیل) از محدوده شمالغرب کشور انجام وظیفه می کردم که پس از پایان جنگ نحمیلی از سال 70 تا 81 بعنوان معاون مهندسی کل نیروی زمینی و مجری پروژه های عمرانی وزارت دفاع، وزارت مسکن، قرارگاه سازندگی کربلا در کل کشور به یاری خدا در همه استانهای کشور نزدیک به 300.000 مترمربع احداثات عمرانی و صدها کیلومتر جاده سازی را با دوستان همرزم خودم تقدیم ملت بزرگ ایران کرده ایم آخرین پست سازمانی من در نیروهای مسلح جانشین ستاد نیروی زمینی بودم که در سال 82 جهت شرکت و کاندیداتوری در هفتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی با سوابق ایثارگری و جانبازی بازنشسته شدم که پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و نتیجه اعلامی انتخابات با حدود 200 رأی فاصله بندی نفر هفتم از حوزه انتخابیه مردم شهرستانهای تبریز-اسکو و آذرشهر شدم.
یکسال هم با دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام همکاری داشتم و از سال 84 بعنوان شهردار کلان شهر تبریز تا سال 92 مشغول به خدمت شهروندان عزیزم بودم مدرک تحصیلی من در مقطع دکتری در رشته برنامه ریزی شهری و از دانشگاه مرند است که انشاالله امیدوارم تا سال آینده با دفاع از رساله خودم بتوانم در عرصه علمی هم با تجربه اجرایی و مدیریتی برای کشورم مفید واقع شوم.
 
میخواهیم از شورای دوم وارد بحث شویم، شورایی که برخی اقدامات و حاشیه هایی را با خودش به همراه داشت و کار حتی به اخبار سراسری سیما نیز کشید،شما این شورا را چگونه ارزیابی می کنید؟و چطور شد که شما بعنوان شهردار انتخاب شدید ؟
 
اساساً شوراهای اسلامی در ایران نوپا هستند فلذا ضعفها و نواقصی که به چشم می خورد بدلیل جوان بودن این نهاد مردمی است بله من هم با شما همنظرم که شورای دوم هم با حاشیه هایی روبرو بود و اتفاقات نامبارکی پیش آمده بود که گوشه ای از آن هم در شبکه دوم تلویزیون و خبر 30: 20 پخش شد که انصافاً در شأن مردم تبریز نبود و موجبات ناراحتی شهروندان را بدنبال داشت آن روزها من در تهران ساکن و مشغول بودم که یکی از شش گزینه شهردار تبریز هم اسم من بود البته کمتر از 5/1 سال از عمر شورا باقی مانده بود اما من که در شهرداری تهران مشغول شده بودم رئیس شورابرادر عزیزم که آقای دکتر شکور اکبرنژاد که سابقه رفاقت در جبهه و سپاه داشتیم با من صحبتی کردند و نهایتاً با جلب نظر اعضای هر دو فراکسیون اکثریت و اقلیت همه دوستان رأی مثبت دادند البته من با آقای پروفسور حسین زاده که استاد بنده هم در دانشگاه تبریز بودند صحبت کردم و عرض کردم که شرط آمدن به شهرداری اجماع نظر همه دوستان خواهد بود به هرحال با مدیریت آقای دکتر اکبرنژاد و دوستان اکثریت و همکاری و لطف دوستان و فراکسیون و اقلیت بویژه جناب آقای دکتر حسین زاده دلیر و دوستانشان از 20/10/84 بعنوان پنجاه و چهارمین شهردار شهر علم و ادب و فرهنگ و پیشگام اولین ها انتخاب شدم.
 
رابطه شما با شهرداران قبلی چطور بود؟
 
البته متاسفانه حرف شما هم درست است بجای اینکه نگاه ما به جلو و برنامه های خودمان به آینده باشد بعضاً با بداخلاقی گذشته را نقد می کنیم ولی من یادم نمی آید و روزنامه های آن دوران هم شاهد هستند که کاری با گذشتگان نداشتم البته من به شورا گزارش می دادم چون وقتی من آدم وضعیت از نظر درآمدی و مدیریتی عادی نبود و حقوق عقب افتاده کارگران و پروژه های نیمه تمام رها شده (فقط در خیابان آذربایجان چهار تقاطع غیرهمسطح با ده درصد پیشرفت فیزیکی) مشکلات ترافیکی شدیدی را ایجاد کرده بود و یا در شرکت واحد اتوبوسرانی و مشکلات خدمات رسانی به مردم و ذهنیت مردم از بی اعتمادی و اختلافات موجود، دست به دست هم داده بود و با چالش هایی ما روبرو بودیم که براساس گزارش معاون اداری مالی وقت به شورای شهر و بدهی حدود 115 میلیارد تومان و صندوق خالی را باید در روزهای پایانی شهر و شهرداری را اداره می کردیم ولی ما دنبال مقصر نمی گشتیم فلذا لایحه ای را به شورا تقد یم کردیم که هر شهروندی که بدهی خود را به شهرداری تا دهه فجر 84 یکجا پرداخت کند بیست و پنج درصد از تخفیف برخوردار بود که این کار با مساعدت و تصویب شورا قسمتی از مشکلات پایان سال را حل کرد و استارت پروژه ها را زد.
 
برنامه 5 ساله را در همان ابتدای کارتان ارائه کردید؟
 
نخیر ما برنامه 5 ساله را در سال 86 ارائه کردیم به نام تبریز 90 که در پایان برنامه هم نمایشگاهی از دستاورد تحقق برنامه ها و پروژه ها را گذاشتیم و مردم بازدید کردند و الحمدالله به لطف خدا توفیقات خوبی نصیب شد البته برنامه 5 ساله سومی را (95-91) هم به تصویب شورای سوم رساندیم که می تواند سندی برای شورای چهارم باشد.
 
 
در شورای سوم با 6 رأی شهردار شدید ولی توانستید 5/6 سال بعنوان شهردار تبریز در شورای سوم باشید. آیابده بستانی انجام دادید تا افزایش رأی داشته باشید یا نه؟
 
البته دوستان شورا می­دانستند من در تصمیم سازی اهل مشورت هستم ولی در تصمیم گیریها معمولاً به سفارشات توجه نمی کردم ولی همیشه با روسای شورا (آقایان اکبرنژاد-نور محمدزاده- دبیری- ششگلانی) جلسات مشترکی داشتیم و در حیطه اختیارات دستگاه اجرایی و نظارتی مشورت هایی برای پیشبرد امور داشته ام که اما باید بگویم انصافاً نه اعضای شورای دوم و نه سوم تقاضا و یا سفارش شخصی و فامیلی و جناحی از من نمی کردند و بنده هم با تمام احترام به همه دوستان این مدیریت را داشتم که رأی حداقلی را به حداکثری تبدیل کرده بودم که از همه دوستان شورایی ام تشکر می کنم هرچند که ناملایمات و تلخی ها و سختی هایی هم بود که با تعامل و گذشت دوسویه توانستیم هشت سال در خدمت شهر و شهروندان باشیم.
 
بعنوان شهردار در انتخابات شورای سوم لیست داشتید و یا به نوعی لابی گری کرده بودید؟
 
البته من هم دلم می خواست نیروهای متخصص و ارزشی و متعهد بیشتر وارد شورا شوند فلذا خیلی ها را تشویق می کردم که کاندیدا شوند ولی متأسفانه بدلیل ذهنیت تقریباً منفی از شورای دوم در کل کشور که بعضاً مثل شورای شهر کرمانشاه منحل هم گردید استقبال مردم و کاندیداها مناسب و خوب نبود فلذا لابی گری معنی نداشت اما برادر عزیزم آقای نورمحمدزاده بدلیل پیش کسوتی شورا کار خوبی که انجام داد قبل از آغاز بکار رسمی شورای سوم جلساتی را با اعضای منتخب جدید برگزار کرد و حتی شهردار هم انتخاب کردند تا خلایی از نظر خدمات رسانی به شهر بوجود نیاید و من هم بعنوان شهردار انتخاب شدم و الحمدالله با ادامه برنامه 5 ساله بدون وقفه کارها را دنبال کردیم.
 
ممکن بود از طرف شورا برخی فشارها به شما وارد شود. آیا امتیاز خاصی می دادید؟ آیا استیضاح هم شدید ؟
 
منظور شما را از فشار نمی دانم چیه ولی فراز و نشیب های شورا و شهرداری است بنظرم. بعضی از موارد طبیعی است مثلاً در موضوع جذب و نوع قرارداد کارگران شرکتی تنظیف و فضای سبز مشکلاتی پیش آمد که ازطرف شورا مصوباتی می شد ولی از نظر قانون امکان اجرایی نداشت فلذا اصرار شورا و مخالفت مجموعه شهرداری که عموماً به مستندات وزارت کشور و سازمان شهرداری ها و مصوبات فرمانداری مربوط بود در مواقعی موجبات کدورت و تاریکی روابط می شد ولی به هر حال کار شورا قانونگذاری و کار شهرداری هم اجراست. فلذا در مواردی اینچنین نهایتاً راهی پیدا می شد که معنی آن فشار نیست البته بعضاً شایعات استیضاح هم مطرح می شد که بیرون شایع می کردند که شهردار چون حرف گوش نمی کند می خواهند استیضاح کنند .
 
منظور از حرف گوش نکردن سهم خواهی شوراست؟ آیا در طول 8سال استیضاح هم صورت گرفت ؟
 
عرض کردم مسئولیت پاسخگویی در مقابل قانون بعهده مجری است یعنی اگر در مورد کارگران لایحه ای را تصویب می کردند باید از طریق مبادی قانونی مشکل ایجاد نکند فلذا اصرار شورا بر مصوبه خود، سهم خواهی نیست و ممانعت شهرداری هم از بابت لج بازی و حرف گوش نکردن نیست بنابراین من یکبار در موضوع طرح سوال ،( نه استیضاح )که متاسفانه با شایعه دو نفر از امضاء کنندگان سوال بمنزله استیضاح مطرح شده بود ، در طول 8 سال مربوط به سال 90 می شود که در 26 اسفندماه مطرح شد که در فروردین 91 با توضیحات و ارائه مدارک و مستندات و توضیحات و در جلسه پاسخ به سئوال (نه استیضاح) توانستیم که هفت امضای طرح سئوال را به 9 رأی مثبت تبدیل کنیم و سئوال کنندگان قانع و اختلافات هم تمام شود من یادم نیست دفاعیه های ما و اصرار بر مصوبات شورا تبدیل به کدورت شود هرچند که بالاخره عقبه شهردار، شورای شهر است و هرچقدر اعتماد بیشتر باشد کارها راحت تر و سریع تر پیش می رود که من همینجا از دوستان شورای دوم و سوم بدلیل تحمل من و همکاری و تعامل شان تشکر می کنم و یکی دو نفر هم که در این مدت محکم مخالف ماندند احترام متقابل را داشتیم ولی بالاخره شورا با اکثریت کارها را پیش می برد و باید یاد بگیریم که به رای اکثریت احترام قائل شویم و شهردار هم با هماهنگی امور را انجام دهد.
 
آیا درست است که 7 هزار نفر کارمند شهرداری را به 12 هزار نفر رسانید؟
 
این بحث را اگر مدیران اداری- کارگزینی بگویند باید بپذیریم چون آمار دقیق را آنها می دانند فلذا اولاً به مسئولین مربوطه مراجعه و سئوال شود ثانیاً حرف بی سند و بیشتر برای فرافکنی است که دلیل اش را باید در حرفهای مطرح کنندگان این بحث ها دنبال کرد ثالثاً معاون اداری محترم وقت الان در شورای چهارم تشریف دارند و بنظرم اگر موضوع جدی باشد خودشان بعنوان مجری و مسئول طرح ساماندهی و جذب نیرو باید به همکاران شوایی شان پاسخ دهند. تا آنجا که من یادم است براساس گزارشات دوستان اداری (ورودی های ما در 8 سال برای خروجی های ماست )و عمدتاً در دوران مدیریت ما با یک کار ماندگار و اساسی انواع عضویتهای که در دوران گذشته وارد مجموعه شده بودند ساماندهی شده است (شرکتی- مشاوره ای– پروژه ای– تأمین نیرو ساعتی و ...) البته چون قراردادها همه ساله به مدت یکسال تنظیم و امضا می شود قطعاً تاریخ عقد قراردادها به دوران ما برمیگردد ولی یقیناً این آمار اعلامی (7000 نفر) غلط است و مسئولین آمار توضیح بدهند که چه شده است. برای مثال باافزایش 2 منطقه شهرداری و معاونتهای برنامه ریزی و فرهنگی و چندین سازمان و حتی افزایش محدوده خدمات شهری، طبیعی است تعدادی نیرو افزایش یابد ولی نه این میزان بی سند. البته شما هم باید بدانید کارمند رسمی شهرداری با نیروهای خدماتی شرکتی (پیمانکاران) فرق می کند کارمند شهرداری تابع مقرراتی است که خود وزارت کشور با آزمون جذب می کند مثل 450 نفر که سهمیه شهرداری تبریز در سال 90 برگزار گردید.بنابر ابن جواب صحیح این آمار غلط پیش مسئولین اداری کار گزینی است که باید توضیحات کافی را بدهند بنظرم بد نیست مقایسه آماری 8 سال را با 15 ماه گذشته (بعد از دوران مدیریت بنده) تهیه و به شورای شهر گزارش دهند تا خیلی مسایل روشن شود.
آقای حاجی پور می گویندمعاون فرهنگی و سازمان فرهنگی را من ایجاد کرده ام فاصله زمانی مدیریت یکساله شهردار اسبق تبریز تا زمان تاسیس سازمان فرهنگی 4 سال و با معاونت فرهنگی حدود 6 سال فاصله دارد و طرح این مسایل پیش افکار عمومی بدلیل بی پایه و ناصادقانه بودن قابل قبول نیست اصلاً مصوبه شورا و تصویب وزارت کشور و تاریخ ابلاغ اساسنامه و ساختار وآغاز بکار اولین مدیران (آقای سید قاسمی ناظمی و آقای شریف نژاد) گویای نادرست بودن این نوع ادعاهای آقای حاجی پور است.
 
آقای حاجی پور در سخنان خودشان با تبریز بیدار اعلام کردند که اقای نوین پروژه های اصلی شهر را خواباندند در زمان خودشان و همه این طرح هایی که ایشان به نام خودشان زدند متعلق به زمان مدیریتی بنده بود و مثالی که زدند این بود که ظاهرا آقای انصاری به ایشان گفته بودند که یک متر در مترو ریل گذاری نشده است در زمان نوین آیا این ادعا ها درست است و شما پروژه های اصلی شهر را خواباندید؟
 
من به این بحث ها علاقه ای ندارم چون با اساس خدمتگزاری منش و مرام ما در تضاد است دید ما به شهر این است که شهر یک موجود زنده است و در بستر زمان رشد و کامل می شود و هر شهردار هم در دوران مدیریت خودش، تلاش هایی برای این پیشرفت می کند واقعاً در مدت 8 سال دوران مدیریت ما کدام پروژه های اصلی تعطیل شدند ای کاش مثالی هم می زدند اگر منظورشان همان پروژه قطار شهری است پس هزینه کرده حدود چهارصد و پنجاه میلیارد تومان در این سالها را در قطار شهری باید مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره و ذیحساب شهرداری توضیح بدهند که کجا و چه هزینه هایی شده است؟ این پروژه ملی از سال 80 در زمان مدیریت آقای مهندس فتح الهی شروع شده و با هدایا و کمکهای دولتی و شهرداری در حال اجراست حال اینکه بهره برداری فاز اول( 8 کیلومتر) و با 5 واگن خریداری شده پس از مشهد و شیراز نوبت به تبریز خواهد رسید این مسایل را مطرح می کنیم جای انصاف نیست به هر حال علیرغم اینکه خود بنده به ساختار مدیریت و اداره جلسات هیئت مدیره حرفهایی داشته ام ولی دو مدیرعامل قبلی هم در حد و تلاش خواهی کارهایی را انجام داده اند که امروز نباید مدعی شد که کار قطار شهری تعطیل و یک متر هم ریل گذاری نشده است امیدوارم مدیران عامل قطار شهری توضیح بدهند تا دیالوگ ما بین آقای حاجی پور و انصاری برای مردم روشن و تبیین شود به هر حال از دید ما هیچ پروژه ای (نه اصلی نه فرعی) نه تنها تعطیل نشده بلکه ده ها پروژه مهم هم اجرا شده است که از 4 تقاطع غیرهمسطح با پیشرفت ده درصدی زمان آقای حاجی پور در بلوار آذربایجان هم می شود نام برد که باید تکمیل می شد که شده است . در 8 سال دوران مدیریت ما بیش از 90 درصد پروژه های عمرانی، خدماتی ،فرهنگی و شهری کاملاً جدید و 10 درصد هم نیمه تمام با پیشرفت فیزیکی ده درصدی را شاهده هستیم گزارشات مکتوب آنها هم موجود است که فقط به بعضی از آنها اشاره می کنیم :
1 – تملک و اجرای طرح تبادل و غیر همسطح امام علی (ع) در ورودی شرقیتبریز
2 – تکمیل اتوبان پاسداران از میدان شهید فهمیده تا میدان امام علی (ع)
3- اجرای فاز 2 پارک ائل گلی و پارک عباس میرزا
4 – اجرای تله کابین و سورتمه
5 – تکمیل پروژه کمربندی میانی از دامپزشکی تا پل سرداران فاتح
6 – احداث فرهنگسرای الغدیر ، شمس تبریزی ، اندیشه و چندین خانه فرهنگ با افزایش 3000 ظرفیت صندلی در شهر
7 – ساماندهی میدان چایی
8 – احداث زباله گاه مرکزی با هدف زیست محیطی
9 – تفاهم و اجرای دهها پروژه بزرگ مشارکتی
10 – اجرای سیستم BRT و توسعه حمل و نقل عمومی
11 – مسیرگشایی های چند ده کیلومتری آنهم در بافت قدیمی و حاشیه نشین
و ...
من انشاالله در خصوص پروژه ملی قطار شهری توضیحات بیشتری را هم ارائه خواهم داد تاگذشته وامروز این پروژه برای مردم روشن گردد.
 
نظام تصمیم گیری واولویت بندی در شهرداری در دوران خودتان را میتوانید توضیح بدهید؟
 
نظام تصمیم گیری از پایین به بالاست که توسط کارشناسان و مدیران و معاونین بصورت گردش کار پیشنهاد می شود و پس از تأمین بودجه و تصویب در شورا و یا اقدام در قالب اختیارات تفویضی شورا به شهرداری اقدام می شود البته در شهرها همیشه مشکلات و کمبودها وجود ندارد ولی بدلیل محدودیت در بودجه ما باید اولویت بندی می کردیم که از جمله مسیرگشایی و اجرای طرح تفضیلی که از 30 سال قبل و وعده آن به مردم داده شده بود، که زیرساخت ها و اقدامات زیست محیطی (توسعه فضای سبز و بهداشت عمومی، توسعه حمل و نقل عمومی، اوقات فراغت اقشار مختلف مردم بویژه جوانان، حل معضلات ترافیکی و عبور مرور، اقدامات فرهنگی) و ده ها چالش مثل حاشیه نشینی، بافت فرسوده و زلزله و نیازهای جدید شهری که همه ساله شورای اسلامی شهر براساس پیشنهادات بودجه سالانه شهرداری بررسی و نهایتاً هدف گذاری و اجرایی می شود.
 
انتقادی که بر دوران شما مطرح است این است که اقای نوین به حاشیه نشینی در شهر چندان پرداخت نمیکرد نظر شما درباره این انتقاد چیست؟
 
امیدوارم سوء تفاهم برای دوستان نشود بعضی مواقع با الفاظ و لغات استفاده دیگری برای اهداف خاصی دنبال می شود که متاسفانه در مملکت ما همیشه از موضوع کار و کارگر، حاشیه نشینی، عدالت و ... افرادی طرح می کنند ولی واقعیت اش این است که در عمل هیچ کاری صورت نمی گیرد ببینید در شهرما تعداد قابل توجهی از همشهریان عزیزمان در دامنه ارتفاعات شمالی و تعدادی هم در داخل شهر و تعدادی هم در حاشیه جنوبی زندگی می کنند که از نظر ساخت و ساز با استانداردهای عمرانی و مصالح و اسکان حداقلی فاصله دارند که این پدیده ثمره شکل گیری در طول حداقل چهل ساله گذشته است و وظیفه مدیران هم حل مشکلات این مناطق و ساماندهی را شامل می شود و به قول حضرت امام(ره) این جماعات ها بعنوان پابرهنگان سرمایه های کشورند پس باید از شعار خارج بشویم و اقدامات قانونی و اساسی را دنبال کنیم. در دوران ما نگاه و رویکرد تبلیغی نبود بلکه اساسی بود.
1- شناسایی و تکمیل پرونده برای حدود شش هزار نفر و توافق با نمایندگان دولت محترم دادستان جهت احداث مسکن مهر در سهند که براساس مجوزی که از شورای شهر گرفته بودیم پنج میلیون تومان اولیه برای هر خانواده توسط شورای شهرداری اهدا می گردید این کار توسط مشاور حاشیه نشینی شهردار انجام و در حال پیگیری بود که دوره مدیریتی ما تمام شد و الان ظاهرا دنبال نمی شود .
2- مسیرگشایی در خیابان های منتهی به حاشیه نشینی که بیش از هفتاد درصد این خیابان کشی ها در این مناطق صورت گرفته و اگر منصفانه قضاوت شود عمران و آبادی و رشد اقتصاد شهری را شاهد خواهیم بود.
3- توانمندسازی حاشیه نشینی ها که با برنامه ای جامع در مناطق شهری با اجرای فاضلاب، ارائه خدمات شهری و ساماندهی محلات (دیوارکشی- احداث پله های نفررو– مجوزهای آب و برق و گاز، خدمات فرهنگی ،کتابخانه و امکانات ورزشی، توسعه فضای سبز) که همگی برای توانمندسازی ساکنین و محله های حاشیه نشین صورت گرفته است. ( که اصلاً قابل قیاس با 10 سال پیش نیست)
4- درخواست الحاق 300 هکتار از اراضی خارج از محدوده شهرک خاوران به شهر تبریز و شهرک سازی خانه های ارزان قیمت برای حاشیه نشینان که عملاً با الحاق باسمنج به تبریز این کار عملی خواهد شد و استاندارد سابق جناب آقای دکتر بیگی هم در این خصوص خیلی مساعدت کردند.
5- پیگیری و اخذ مجوز واگذاری 80 هکتار زمین در سفرهای دوره ای دولت قبلی که براساس آخرین اقدام 40 هکتار آن برروی خانه سازی ارزان برای حاشیه نشین ها در اختیار شرکت عمران و بهساز شمالغرب کشور قرار گرفت و دولت محترم رسماً به شهرداری اعلام کرده است.که مسئولیت پیگیری و احداث و ساماندهی مطابق با برنامه 5 ساله چهارم و پنجم بعهده شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی وزارت مسکن است نه شهرداری که در این مورد انشاالله باید پیگیری شود.
6- عقد قرارداد با انبوه سازان مسکن و تغییر کاربری در مناطق نزدیک حاشیه نشین اتوبان پاسداران که با رویکرد مثبت استاندار وقت انجام و زمین تحویل شده است.
7- پیگیری صدور پروانه ساختمانی برای اراضی قولنامه ای ساکنین این مناطق و اخذ مصوبه از شورای شهر، مبنی بر اخذ تعهد محضری و صدور پروانه ساخت برای نوسازی و بازسازی این مناطق که در موارد زیادی این بهسازی توسط خود شهروندان صورت گرفته است.
8- صدور مجوزهای رایگان برای شرکت آب و فاضلاب برای انجام حفاری در این مناطق و تسهیل در اجرای فاضلاب شهری
9- احداث خانه های سلامت سالنهای ورزشی، بازارچه های محله ای خرید، کتابخانه، ایستگاه، آتش نشانی و.... برای ساماندهی و ارتقای امکانات زندگی.در هر صورت این کار تنها با اقدامات شهرداری میسر نخواهد بود و زمان بر هم می باشد به نظرم دوران تبلیغات گذشته است و باید اقدام عملی انجام داد و همه این پروژه هایی که گفتم ادامه داد تا انشاالله در یک برنامه زمانی شاهد حل اساسی این پدیده رایج و عمومی شهرمان باشیم و حتما دوستان شورای سومی ما که در شورای چهارم نیز حضور دارند می توانند توضیحات بیشتری را در این خصوص ارائه کنند . فلذا طرح این بحث از سوی هر کسی که باشد، بی انصافی و هدفمند بحساب می آید . چون حداقل به نمونه هایی از پروژه های اجرا شده که نگاه می کنیم باید از اقدامات همکاران شهرداری در خدمت رسانی به مناطق حاشیه نشینی قدردانی شود. ضمناً در خصوص شرکت حاشیه سازی که مطرح کردید باید اضافه کنم این هم از همان مواردی است که بیشتر از نام اش استفاده می کنیم اولاً این شرکت در تابعیت استانداری بود نه شهرداری. ثانیاً با درخواست مدیرعامل وقت و توضیحات ایشان مبنی بر اینکه که وجود این شرکت ، هیچ خروجی نداشته است با تصویب مجمع شرکت تصمیم گیری برای انحلال صورت گرفت . ثالثاً شرکت توسعه و عمران در راسته کوچه فقط با 15 میلیارد تومان زمین گیر شده بود برای فعالیتهای مناطق حاشیه نشین هم ابلاغ پروژه گردید . فلذا باز تاکید می کنم باید دنبال اقدام عملی باشیم و خروجی را مردم ببینند و الا شعار کافی نیست .
 
برخی می گویند شما دیدار مردمی نداشتید این نقد را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
بنده تا پایان سال شورای دوم و سال اول و دوم شورای سوم به طور هفتگی ملاقات داشتم که در آن جلسات بررسی کردیم دیدیم 90 درصد درخواست همشهریان در قالب اهدا و بخشش و طبقات درخواستی در ساخت و عمدتاً بحث های بود که باید پرونده بطور کامل مطالعه و دستور صادر می شد برای پرهیز از دوباره کاری قرار شد این جلسات هر هفته از ساعت 10 تا 12 در مناطق برگزار و نمایندگان اینجانب و بعضاً هم خودم به طور نوبتی شرکت می کردیم قرار این بود که اگر مناطق نتوانستند مشکل شهروند را حل کنند و یا در قالب اختیارشان نبود و به دفتر مراجعات بنده معرفی کتبی کنند با گزارش مختصر از پرونده که بر همین روال ماهانه یک جلسه ملاقات با این شهروندان داشتم که معمولاً 3 ساعته بود و تصمیم گیری با حضور شهردار منطقه و شهروند و بعضاً معاونین و مدیران هم حضور داشتند بنابراین باید بگویم من با جلسات بی خاصیت و صرفاً (ارجاع و اذیت شدن مردم در راهروها) مخالف بودم فلذا ساماندهی کردیم که واقعاً مشکل مردم در دو مرحله (اول در منطقه دوم چنانچه حل نشد در مرکز رسیدگی شود) و در گزارشات اعلامی ماهانه، استانداری و بازرسی کل این موارد مشخص است. بحثی که در ارتباط با شهرداری مطرح است.
 
بحثی که در ارتباط با شهرداری مطرح است این است که رشوه در ساختار شهرداری به راحتی لمس می شود و به نوعی شاید به سختی خانه ای پیدا کرد که در ساخت و ساز خودش رشوه به برخی از ماموران شهرداری نداده باشد ایا شما کاری به حل این مشکل انجام دادید؟
 
البته باید بگویم متاسفانه این رفتار خانمان سوز و حرام فقط متعلق به شهرداری نیست بنظر بنده آموزه های دینی ما پاسخ رشوه دهنده و گیرنده را مشخص کرده و هر دو فعل حرام انجام می دهند بنابراین فردی که مدعی است پول داده ام تا کارم را حل کنند مثال عینی راشی یعنی رشوه دهنده است که با نام ها (هدیه و ...) در ادارات متاسفانه مطرح شده است البته و اما تعداد انگشت شمار آنهم در رده های پایین ، آبرو و زحمات مجموعه ای خادم و تلاشگر را از بین می برند و این امور متاسفانه در برخی از ادارات هم به چشم می خورد رفتار و اقدام ما این بود که جرأت برخورد را داشتیم و حدود سی نفر را از کار اخراج و در دادسرا و کمیته انضباطی هم برخورد شد ولی متاسفانه نتوانستیم ریشه کن کنیم فلذا با یک کار زیربنایی که حدود 2 سال طراحی آن صورت گرفت اول رفتیم سراع فناوری جدید و باصطلاح دولت و شهرداری الکترونیک تا کسی از ارباب رجوع نتواند با مدیری ،کارشناسی چهره به چهره آشنا شود فقط مدارک را بدهد و از طریق سیستم گویا پاسخ بگیرد که این کار بصورت مکانیزه آغاز و تا روزی که ما بودیم 3 منطقه را اجرا کردیم وبقیه هم در نوبت اجرایی بودند ثانیاً واگذاری امور پروانه ساختمانی و ... به سازمان نظام مهندسی بود که هم از نظر فنی و نظارتی و قطع کردن بازار دلالی که در راهروهای شهرداری مناطق به (کاردتیزکن) معروف هستند و الحمدالله با تعداد زیادی از آنها هم برخورد شده بود را در برنامه گذاشتیم و در نهایت اجرای بخشنامه وزارت کشور و تفاهمنامه ای هم برای اجراء امضاء شد و واگذاری امور به دفاتر پیشخوان دولت بود که این هم در مقدمات کار بودیم و شهرسازی مکانیزه بر اساس توافق آنها واگذاری می شد .اما بازم می گویم که برخی از مردم هم نباید زمینه تخلف و کار حرام را فراهم کنند. هر کارمند و کارگری و مدیری که تقاضایی داشت باید به مجموعه بازرسی و حراست شهرداری گزارش کنند تا با این افراد برخورد شود و رشوه دهنده و گیرنده هر دو گناهکار و مجرم هستند.
 
بحثی که مطرح است در مورد کمیسیون توافقات است که اخیرا اقای فرماندار هم تذکری دادند به شورای شهر فعلی، شما عملکرد شورا را چگونه ارزیابی میکنید در این زمینه؟
 
این کمیسیونها اساساً به دنبال تقاضای غیرقانونی و مازاد برتراکم در طبقات ساختمانی نوساز است که از دهه 70 با تراکم فروشی در شهرداری های کشور بویژه تهران و کلان شهرها شکل گرفته است هرچند که واقعیتی تلخ بنظر می رسد ولی بعلت ناپایداری درآمدهای شهرداری فروش تراکم آنهم در کمیسیون توافقات با حضور اعضای شورا و معاونین شهرداری به امر طبیعی تبدیل شده بود که اخیرا با ابطال آنها از سوی فرمانداری روبرو شده اند البته از دهه 70 شهرداریها با درآمد ناپایدار روبرو هستند و برای برگرداندن شهرها به اقداماتی منجمله تراکم فروشی دست می زنند که ما با مصوبه شورای اسلامی شهر تبریز جدولی را در این خصوص تهیه و با ساماندهی از سوی شهرسازی اقدام می شود و حضور اعضای شورای شهر در این کمیسیونها صرفاً برای نظارت بود و اگر مسایلی دیگر در پشت این کمیسیونها وجود دارد که شائبه مسایل دیگری را مطرح می کند باید جلوگیری شود در دوران بنده معاون اداری مالی رئیس کمیسیون توافقات مرکز بود که از کم و کیف و مصوبات این جلسات پیشتر می توانند توضیح دهند چون خود من بعنوان شهردار حتی یک جلسه هم شرکت نداشته ام و بعضاً هم مخالفتهایی با بعضی مصوبات داشته ام، چون به ضرر شهر و شهروندان بوده است .
 
بحث اشرافیت و تجمل گرایی در ساختار شهرداری چگونه است؟ چون مجموعه شورای شهر و شهرداری در این بحث از نظر مردم متهم هستند .
 
اولين روزي كه شهردار شدم سه دستگاه خودرو (زانتيا و دو پژو) را آوردند گفتم زانتيا را بدهيد به فطار شهري كه دنبال خريد ماشين تند رو بودند و نهايتاً با يك پژو و بعدا هم با RD و Roa آنهم استیجاری انجام وظیفه نمودم ، قصدم اين نيست كه از خود تعريفي بكنم ولي به واقع اشرافي گري و استفاده مديران از امكانات بيت المال مصيبتي در كشور ما بوده و متاسفانه است. ما بر اساس مستندات وزارت كشور و ابلاغ فرمانداری وقت درغالب بودجه مصوب شورا که همه ساله از سوی وزارت کشور ابلاغ میگردد در شوراي سوم هم خودروهای در اختيار اعضاي شوراي را جمع آوري كرديم حتي از مديران شهرداري كه هر كدام يك خودرو وي ك تلفن همراه با گوشي هايي كه معمولا از بيت المال مي خريدند و آمديم به همت معاون اداري مالي اين امور را ساماندهي کردیم . چون معني نداشت از بيت المال براي خودمان هزينه شخصي كنيم. حقوق شهرداري بنده را چهارصد و بيست هزار تومان در سال 84 بود و در سال 92 (سه مليون تومان) و شوراي شهري نمي تواند ادعا كند حتي يك سكه بهار آزادذي یا فيش دوم مثل شهردار اسبق که از ردیف های دیگری اقدام میشد پرداخت کرده اند. رفتار ما دهه شصتی و سپاهی بوده است .
اخيراً در جلسات شوراي شهر راجع به سفرهاي خارجي بحث بود وبرايم قابل تعجب و تامل بود كه چرا اينطور شده است. بله من مخالف هرگونه اشرافي گري هستم حتي از بيرون و رستوران‌هاي بیرونی غذا نمی خريدیم سهميه غذاي ناهار براي كارمندان از سه جا (آتش نشاني، رستوران باشگاه توانا و رستوران باغ صبا) كه مربط به شهرداري است تا مين مي شد حتي در استفاده از امكانات عمومي مراعات خيلي چيزها را مي كرديم . من با پرايد شخصي خودم امور شخصي ام را انجام ميدادم و بار زحمتي براي ديگران نبودم.
ساختمان هاي جديد شهرداري هم که در زمان من ساخته شد (حتي ساختمان مركزي) از مبلمان و امكانات قبلي اساتفاده مي كردم چرا كه ما مديران بايد واقعاً رعايت كنيم و براي ريال به ريال بيت المال همه بايد پاسخگو باشيم البته من هم معصوم نيستم و چه بسا ناخودآگاه مرتكب استباهاتي شده ام كه در ضمّه من هم هست و بايد به نحوي جبران كنم . متاسفانه از دهه 70 به بعد همه به نوعي گرفتار اين مصيبت شده ايم كه البته در شان متعارف مجموعه مدیران و ادارات بايد امكانات اوليه تامين گردد. همچنین شرعا و قانونا در امضاهای خود دقت کنیم و مراقب اعمال اطرافیان خود باشبم که ریخت و پاش نکنند .
 
لطفااهم اقدامات حوزه فرهنگی و اجتماعی زمان خودتان را بفرمایید؟
 
تشكيل سازمان فرهنگي و معاونت فرهنگي اجتماعي-احداث خانه هاي سلامت- پارك هاي ويژه بانوان- برگزاري مراسم تجليل از زنده نامان- توجه به موضوع ورزش و سلامتي و تندرستي در پارك ها- پارك موزه دفاع مقدس-فرهنگسراي بزرگ الغدير- يادواره ها و عکس موزه شهدا- ساماندهي گلزار شهدا- احداث خانه هاي شعرا ،هنرمندان و ...- احداث سالن هاي ازدواج رايگان- بازارچه حمايتي از زنان بي سرپرست -احداث مركز ترك اعتياد- برگزاري نمايشگاه‌هاي كتاب و عكس- جشنواره هاي تابستاني و شعر-هفته هاي فرهنگي تبریز در خارج كشور و ده ها برنامه فرهنگي اجتماعي ورزشي ديگر
 
نقدي بر عملكرد شما در خصوص مجتمع هاي تجاري ، معماري مدرن وجود دارد ، توضیح میفرمایید ؟
 
امروزه مراكز تجاري فقط براي خريد نيست بلكه مركزي براي گذراندن اوغات فراغت شهروتدان هم به حساب مي‌آيد فلذا در تبريز علاوه بر لاله پارك سه مركز ديگر هم در حال احداث است كه مجهز به رستوران، تالار، محل بازي، مجموعه ورزشي و سينما هستند كه بتوانند به برخي نيازهاي رفاهي مردم هم پاسخ بدهند.
در بحث معماري اسلامي ايراني ما تلاش هايي را شروع كرده بوديم منجمله ساختمان مركزي شهرداري كه دوستان معمار و عمراني مدعي يك كار اسلامي ايراني هستند ولي واقعيت اين است كه وزارت خانه‌هاي مسئول و دانشگاه‌ها از شهرسازي اسلامي ايراني چه الگوهايي ارائه داده اند . متاسفانه دست شهرداري از اين جهت خالي است و بايد الگوهاي معماري اسلامي ايراني با فناوری مدرن امروزی تهیه شود تا هم شهرداری در صدور پروانه های ساختمانی آنها را ملزم به رعایت کندو هم معماران ما در تهيه نقشه ها حرفي برای گفتن داشته باشند. اين كه اين معماري مدرن روحيه خاصي به مردم منتقل مي كند موضوعي است كه من هم تا حدودي موافق ام. فرهنگ ديني و ارزشي و هویت ایرانی ما فرهنگ غربي و معماري آنها را نمي پذيرد.ولی عرض كردم بايد با يك جنبش علمي و عملي توسط دانشگاه ها و مراكز پژوهشي و وزارتخانه‌ها شروع شود تا ره توشه اي را ارائه بدهند والا شهرداري نمي تواند ارائه خدمت به مردم را به حیث مشكلات مطروحه تعطيل كند.
 
در شوراي سوم ليستی ارائه کردید؟، چند نفر راي آوردند؟
 
نه ليستي ندادم ولي هر كسي پرسيد اسامي افراديكه مي شناختم مي گفتم و 14 نفر از 21 نفر راي آوردند.
 
در مجلس هفتم چقد هزينه كرديد؟
 
14 ميليون تومان پاداش بازنشستگي و 12 ميليون وام و حداكثر 30 ميليون تومان
 
آيا در انتخابات مجلس سال 94 خواهيد آمد؟
 
فعلاً زود است تا نظر بدهم ولي اگر شرايط از نظر رقابت سالم فراهم شود و احساس كنم مي توانم در مجلس مفيد باشم و اگر جمع بندي دوستان هم بر حضورم در عرصه قانونگذاري باشد به عنوان يك سرباز نظام مقدس جمهوري اسلامي دريغ نخواهم كرد و همچون دوران گذشته براي خدمتگذاري بي منت افتخار خواهم كرد.
 
به عملكرد 8 ساله خودتان چه نمره اي ميديد؟
 
قضاوت با مردم است چون ما موظف به خدمت بوديم و مردم هم با همه ضعف‌ها و كسري ها نمره به مديران مي دهند. ولي ادعا مي كنم همچون دوران دفاع مقدس با تمام توان تلاش كردم و از همه همكارانم متشكرم.
 
بعد از شهرداري چه مي كنيد؟
 
مشغول سر و سامان دادن به زندگي شخصي ام كه متاسفانه از سال 57 فرصت چنين ايامي بدست نيامده است همچنين موضوع رساله دكتري كه بايد کار خوبي را با استاد راهنما و مشاوران عزيز بتوانیم ارائه بدهیم و البته براي موضوع انتخابات مجلس 94 هم بي خيال نيستم.
 
در فيس بوك مطلبي را بعد از فوت يك شهروند نوشتيد كه با واكتش شهرداري مواجه شد‌، مي شود كمي توضيح دهيد
 
اگر به ياد داشته باشيد من نوشتم كه عناصر غير مسئول و سر خود در مجموعه اي كه 8 سال است آنجا خدمت كرده بودم و سيستم را مي شناختم چون من حدود 6 ماه قبل از رفتنم هم دستور جمع آوري را داده بودم و رونوشت اش هم خدمت دادستان محترم ارسال كرده بودم. ولي چه بگويم ظاهراً در بهره برداري ها يادي از ما نمي شود ولي در چنين حوادث تلخ به يادمان مي افتند اين هم عجايب روزگار است البته به من هم پيام هايي مي آمد كه در زمان آقاي نوين اين كارها شروع شده است ولي بنده گفتم از دهه 70 اين سنگ ها و ديوار ها بتنی جهت وصول حقوق شهرداري بوده و مبدع آنهم يكي از همكاران سخت گير ما به نام آقاي آقا محمدي بوده است.
 
آقاي نجفي بعد از شهردار شدن با شما مشورتي هم انجام دادند؟
 
بله ، يكبا به دفتر بنده آمدند و يكبار هم در باغ صبا جلسه اي داشته ام و لي اساساً مدل مديريتي آقاي نجفي با من تفاوت دارد فلذا فرصت ورود به بحث های شهرداری را ندارم .امیدوارم موفق شوند
 
در انتخابات رياست جمهوري 84 و 88 به چه كسي راي داديد؟
 
من در سال 84 مسئول ستاد آقاي دكتر رضايي بودم و هنگاميكه ايشان كناره گيري كردند به آقاي دكتر احمدي نژاد راي دادم ولي در سال 88 به آقاي دكتر رضايي راي دادم.